پنج‌شنبه , دسامبر 19 2024
defa

برگزاری کنفرانس بین المللی صلح با حضور نمایندگان ادیان جهان در برلین

از ۱۰ تا ۱۲ سپتامبر، سی و هفتمین کنفرانس بین‌المللی صلح زیر نظر جامعه کاتولیک Sant’Egidio که مقر آن در رم است، با شعار «جرأت ایجاد صلح» در برلین برگزار شد.

از ۱۰ تا ۱۲ سپتامبر، برلین، پایتخت آلمان، شاهد برگزاری سی و هفتمین «کنفرانس جهانی صلح» زیر نظر جامعه کاتولیک Sant’Egidio با شعار «جرأت ایجاد صلح» و با هدف هماهنگی تلاش‌های نمایندگان ادیان مختلف اعم از مسیحیت، اسلام، یهودیت، هندو، بودایی و غیره به منظور توقف جنگ و برقراری صلح در سراسر جهان بود.  سخنرانان مهمان در این نشست دو و نیم روزه افراد سرشناس متعددی از جمله «فرانک والتر اشتاین مایر» رئیس جمهور آلمان، «اولاف شولتس» صدراعظم فدرال (SPD) و همچنین رئیس شورای کلیسای انجیلی آلمان (EKD)، «آنت کورشوس» و رئیس کنفرانس اسقفان کاتولیک آلمان، «گئورگ باتزینگ» بودند. «سزار زوکونی»، دبیرکل جامعه «سنت اگیدیو»، گفت که این نشست فرصتی عالی برای گفتگو و تفاهم بود. امروز بیش از هر زمان دیگری به گفتگو، یادگیری از دیگران و درک تفاوت‌ها نیاز داریم. به گفته زوکونی این چالش بزرگ زمان ماست؛ چگونه می‌توانیم با وجود اختلافاتمان با هم زندگی کنیم؟ چگونه می‌توانیم گفتگو را ترویج کنیم؟ چگونه می‌توانیم جرأت کنیم که صلح را قوی‌تر کنیم وقتی زبان جنگ غالب است؟جنگ‌ها امروز در نقاطی از جهان در جریان است: از طرفی اوکراین و روسیه، از طرفی سوریه که نزدیک به ۱۲ سال است از بلای درگیری رنج می‌برد و از طرفی هم آفریقا. به گفته زوکونی، همه‌گیری کرونا به دنیا نشان داده است که مردم بیش از آنچه فکر می‌کردند با یکدیگر مرتبط هستند و همه در یک کشتی در مواجهه با بیماری‌ها و بلایا به سر می‌برند، بنابراین باید با هم برای برقراری صلح همکاری کنیم.» بسیاری از روحانیون مسلمان، خاخام‌های یهودی، اسقف‌ها و پاتریارک‌ها از فرقه‌های مختلف مسیحی و نمایندگان هندو و بودیسم در این کنفرانس شرکت داشتند.

«فرانک والتر اشتاین مایر»، رئیس جمهور آلمان و «عمر المختار سیسکو امبالو»، رئیس جمهوری گینه بیسائو، مهمانان ویژه مراسم افتتاحیه بودند. در این کنفرانس نمایندگان برجسته مذهبی سخنرانی کردند. این کنفرانس همچنین شاهد رویدادهای قابل توجهی مانند مشارکت افغانستان بود که در آن زهرا سرابی به عنوان شاهدی معاصر از وضعیت فعلی حاکم بر کشورش سخنرانی کرد.

 «احمد الطیب»، شیخ الازهر، در سخنرانی افتتاحیه نشست بین‌المللی صلح در آلمان گفت: دنیای امروز ما بیش از هر زمان دیگری به شنیدن صدای ادیان آسمانی، صدای عقل، خرد و دانش متقابل نیاز دارد. ما فکر می‌کردیم، ما فکر می‌کردیم، در واقع، انتظار داشتیم در دهه‌های اول هزاره سوم شاهد تمدن و شفقت بیشتر در بشریت و احترام متقابل بیشتر باشیم،به همان میزان که پیشرفت های شگفت انگیز ثبت شده و جهش های رو به جلو در زمینه های پیشرفت تمدن علمی، صنعتی و مادی، با همه مزایایی که بشریت در عرصه حیات مادی به دست آورده است. اما واقعیت دردناک نشان داده است که این پیشرفت متأسفانه با پیشرفتی موازی در زمینه مسئولیت اخلاقی و پاسخ به ندای وجدان و غریزه الهی که خداوند به انسان داده است، همراه نبوده است و دیده شده است که علیرغم پیش‌بینی فیلسوفان رنسانس که گفته بودند پیشرفت بشر در علم و تمدن پایانی قطعی به جنگ‌ها و درگیری‌ها می‌دهد اما متاسفانه رابطه بین پیشرفت فنی و تمدنی، به طور فزاینده‌ای با جنگ‌ها همراه بوده است . فیلسوف مشهور فرانسوی، کندورسه در سال 1787 می گوید: «گسترش تدریجی تمدن در زمین با از بین رفتن جنگ و همچنین از بین رفتن بردگی و فقر همراه خواهد بود». با این حال، این آرزوها به سرعت تبدیل به یک رویا شدند. غوغای اسلحه، طبل جنگ، ناله قربانیان و خسارات میلیاردی و تریلیونی، واقعیت تلخ و واقعیت دردناکی بود که بشر امروز در شرق و همچنین در غرب با آن بیدار شده است. فیلسوف معاصر بلغاری، تزوتان تودوروف، که پنج سال پیش درگذشت، حقیقت را گفت: «فرهنگ‌ها با تمام اجزای فنی و هنری خود با سرعت بیشتری در سراسر زمین گسترش می‌یابند و توسط بخش بزرگی از جمعیت جهان شناخته می‌شوند. با این حال جنگ ها متوقف نشده است، فقر فروکش نکرده و حتی برده داری تنها در قوانین لغو شده است، اما در سطح عمل، همچنان باقی است.»

ما فکر می کردیم که دوران جنگ در منطقه ما برای همیشه به پایان رسیده است و زندگی سرشار از امنیت، صلح و رفاه در حال بازگشت است، که نهادهای بزرگ بین المللی متعهد هستند از آن در برابر هرج و مرج جنگ محافظت کنند. با این حال، وضعیت بسیار متفاوت بود و – در نظمی مرموز و تاریک – منجر به شروع تروریسم شد که باعث کشتار به نام اسلام در سراسر منطقه ما شد و به محض اینکه او را شکست دادیم، تحت سلطه‌ی جدیدی از جنگ‌ها قرار گرفتیم که اثرات مخرب آنها به طور مداوم بازتولید و تکثیر می‌شود. با شروع جنگ خلیج فارس، سپس حمله به عراق و نابودی بسیاری از نهادهای غیرنظامی، نظامی و اقتصادی آن و سپس جنگ در سوریه و لبنان، سپس جنگ در یمن و بعد چهره وحشتناک آن به سمت لیبی رفت و پس از جهان عرب، نوبت به کشورهای آفریقایی رسید، سپس از مدیترانه گذشت و تمام جهان را به دو اردوگاه تقسیم کرد که با یکدیگر می جنگیدند، تا این که بلای این جنگ اخیر با تأثیر جهانی رخ دا که مطمئناً نمی دانیم که چگونه پایان خواهد یافت یا جهان پس از آن چگونه خواهد بود. به شما اعتراف می کنم که از نظر من و از دید من، این بحران جهانی راهی جز نور دین نازل شده از جانب خداوند که هدایت و رحمت برای بشریت است، ندارد. احمد الطیب، شیخ الازهرگفت: حوادث اخیر بر همگان روشن ساخت که متأسفانه با وضعیت بی‌سابقه‌ای مواجه هستیم که در آن نفرت از ادیان و هتک حرمت مقدسات آنها به اوج خود رسیده است.به گفته وی سوزاندن قرآن در برخی از کشورهای غربی، عملی بود که در نگاه نخست ناشی از عمل فردی منحرف و یا بیمار انگاشته می‌شود اما تعجب هنگامی بیشتر می‌شود که این اقدام از سوی برخی از دولت‌های غربی به بهانه آزادی بیان مورد حمایت قرار می‌گیرد. این امر به صراحت تحقیر عقل و ذهن انسان است چرا که بشر به شکلی قاطع میان آزادی بیان و آزادی هرج‌ومرج و حمله به دیگران و مقدسات آنها تمایز قائل است.شیخ الازهر تأکید کرد: مسلمانان جنایت سوزاندن و تخریب کلیساها در پاکستان را محکوم کردند و الازهر در بیانیه خود اعلام کرد که آتش زدن کلیساها معادل جرم سوزاندن قرآن کریم است؛ و این موضعی استوار از سوی مسلمانان بوده که از ابتدای آغاز اسلام همواره بر آن تأکید شده است. این منطقی ناشی از قرآن است که قرآن و کتب آسمانی پیش از آن را نور و هدایتی برای انسان‌ها توصیف می‌کند. با این منطق همان‌طور که باید از مساجد حمایت شود، کلیساها و کنیسه‌ها نیز باید مورد حمایت قرار گیرند. در نهایت، موافق هستید که تمام جهان امروز مانند یک دهکده است، می خواهم بگویم که صلح جهانی با صلح مردم پیوند خورده است و این اصل را تکرار کنم که بر اساس آن اگر برای همه نباشد، صلح وجود ندارد. یعنی هیچ صلحی در اروپا بدون صلح در خاورمیانه، به ویژه در فلسطین، هیچ صلحی در آسیا بدون صلح در آفریقا، هیچ صلحی در آمریکای شمالی بدون صلح در آمریکای جنوبی وجود نخواهد داشت.

 

«فرانک والتر اشتاین مایر»، رییس جمهور آلمان در مراسم افتتاحیه نشست بین المللی برای صلح Egidio’Sant در برلین با این دعای صلح منسوب به فرانسیس آسیزی آغاز کرد:«پروردگارا، مرا وسیله آرامش خود قرار ده:، هر جا نفرت است، عشق بیاورم. جایی که توهین وجود دارد،ببخشم. جایی که جنگ واختلاف است، به آن پایان دهم.» جنگ فقط مرگ، رنج و ویرانی به همراه ندارد. جنگ «پدر فقر» است، شما این را به وضوح در هنگام تأسیس جامعه خود دیدید.

از آن زمان، شما با پشتکار بی پایان برای صلح بیشتر در جهان مبارزه کرده اید، من فقط می خواهم توافق نامه صلح تاریخی در موزامبیک را بیش از 30 سال پیش به یاد بیاورم و شما امروز در بسیاری از مناطق درگیر در سراسر جهان به این کار ادامه می دهید. در تعهد خود به صلح، نیرویی که از ایمان خود می گیرید، همیشه از شما حمایت می کند. این همیشه با توکل به خدا و آگاهی از اینکه وسیله خداست حمایت می شد. شما اغلب در جاهایی که سیاست شکست خورده بود واسطه شده اید. مردم در مناطق بحرانی و جنگی شما را بی طرف و معتبر می دانند و به شما اعتماد می کنند،بنابراین می توانید بین طرف های متخاصم درگیری نیز اعتماد ایجاد کنید. به این ترتیب، شما به طور مداوم جهان را به مکانی آرام تر تبدیل می کنید. امروز می خواهم از ته قلبم از شما تشکر کنم. وی در قسمتی دیگر از سخنانش افزود: این صلح است که یکی از بزرگترین و عمیق ترین وعده های همه ادیان در جهان است، خواه اسلام، یهودیت، هندوئیسم و بودیسم یا مسیحیت. بله، این صلح است که ادیان می توانند و باید با هم به آن کمک کنند، این همان چیزی است که امسال شما را دوباره گرد هم آورد. این ادیان هستند که می توانند به عنوان مروج صلح و به عنوان نیرویی برای آشتی برای مردم، خدمات بزرگ و ضروری ارائه دهند. ممکن است در باورهایمان با هم تفاوت داشته باشیم. اما ما باید در این مورد توافق داشته باشیم: دین هرگز نباید توجیهی برای نفرت و خشونت باشد. این وظیفه همه ما مؤمنان است. جرأت کنید به دنبال صلح باشید، این شعار امسال شماست. جسارت برای صلح: فقط سه کلمه. سه کلمه کوچک و در عین حال بسیار بزرگ. شما زمانی گفتید تصور صلح در زمان جنگ سخت ترین چیزهایی است که قابل تصور نیستند. تصور غیرقابل تصور یعنی: حتی در زمان جنگ، هرگز نباید صلح را از دست بدهیم. حفظ چشم انداز صلح، حتی اگر راه رسیدن به آن هنوز مشخص نباشد، هدف اصلی است. مخصوصاً برای ما اروپایی‌ها، این یک مسئولیت ویژه است و باقی می‌ماند، نه تنها برای تاریخ ما، بلکه بیش از همه برای آینده مشترک ما. آینده ای مبتنی بر ارزش هایی که قبلاً درباره آن صحبت کردم: همزیستی مسالمت آمیز همه مردم در عزت، آزادی و دموکراسی. ما هرگز نباید از امید به صلح و دستیابی به صلح دست بکشیم.

 «اولاف شولتس» صدراعظم آلمان نیز در سخنرانی خود در این نشست بار دیگر از تحویل تسلیحات آلمان به اوکراین دفاع کرد. وی گفت که او این را «نه تنها از نظر سیاسی و استراتژیک ضروری، بلکه از نظر اخلاق صلح نیز ضروری می داند». وی خروج نیروهای روسیه از اوکراین را شرط گفتگو در مورد آتش بس در این کشور دانست. شولتس گفت:  ant’Egidio  از زمان تولدش در سال 1968 بر قدرت صلح‌آفرینی در برخوردها، شناخت یکدیگر و یادگیری از یکدیگر متکی است. این قدرت است که دیر یا زود منجر به درک این موضوع می شود که همه ما انسان هستیم، فارغ از اینکه در کجا به دنیا آمده ایم، یا چه اعتقادی داریم ، دارای حقوق برابر، وظایف و کرامت برابر هستیم. اجرای این دانش در زندگی روزمره وظیفه همه کشورهایی است که خود را به اعلامیه جهانی حقوق بشر متعهد کرده اند. عملکرد موفق Sant’Egidio نشان می دهد، این در اختیار و مسئولیت رهبران مذهبی مانند شما است که این شناخت مشترک بشریت و متحد کننده ما را تقویت کنید. این درک که جنگ نیست که مقدس است، بلکه صلح است، پایه مشترک کار شما شده است. از این اصل پیروی می کند که هر کس صلح می خواهد باید برای صلح نیز آماده شود. Sant’Egidio در سراسر جهان ثابت کرده است که چگونه این کار را انجام می دهد، به عنوان مثال از طریق میانجیگری موفق خود در جنگ داخلی در موزامبیک، از طریق حمایت از خلع سلاح جنگجویان در جمهوری آفریقای مرکزی، از طریق کار آشتی خود در سودان جنوبی، همراه با نمایندگان. از کلیسای انگلیکن این فهرست قابل تمدید است و من مایلم قویاً شما را تشویق کنم که با تمام توان به کار بشردوستانه خود در اوکراین ادامه دهید. این شامل کمک به پناهندگان و گفتگو در مورد تبادل زندانیان است. اغلب این پیشرفت های کوچک در مقیاس کوچک است که به ایجاد زمینه برای پایان دادن به خشونت و در نتیجه برای صلح عادلانه کمک می کند. ما هم روی آن کار می کنیم. وی افزود: اما به همان اندازه که زمان اهمیت دارد، پاپ فرانسیس درست می گوید که کار برای صلح را «کار صنعتگران صبور» توصیف می کند. این توصیف مناسبی است زیرا منعکس کننده این درک است که صلح از بهشت نازل نمی شود، بلکه محصول تلاش انسان است و مسیر صلح از کوچک به بزرگ منتهی می شود. صنعتگر صلح بودن یعنی هر روز برای حقوق برابر، وظایف برابر، کرامت برابر بایستید. مسیر از جایی آغاز می‌شود که ما اطمینان حاصل کنیم که کودکان و جوانان در سراسر جهان از فرصت‌های آموزشی خوبی برخوردار هستند، جایی که به طور جدی و با همبستگی علیه فقر و پیامدهای تغییرات آب و هوایی دست‌ساز مبارزه می‌کنیم، جایی که زنان و مردانی را که از جنگ و آزار و اذیت سیاسی فرار می‌کنند، می‌پذیریم. این یک دستور بشریت است. در عین حال، ما باید اطمینان حاصل کنیم که پذیرش این امر در جوامع ما حفظ می شود. اگر صلح را به عنوان «صلح اجتماعی» درک کنیم و بخواهیم با ساده‌سازان بزرگ، نقاشان سیاه و سفید، ترس‌آفرینان و پوپولیست‌ها مقابله کنیم، این نیز به اینجا تعلق دارد. ما باید جرأت کنیم که این راه صلح را دنبال کنیم و این کار را با وحدت روزافزون انجام دهیم، زیرا در دنیایی با مراکز قدرت جدید، در جوامعی که به طور فزاینده‌ای متنوع و فردی می‌شوند، همه ما باید یاد بگیریم که با احترام متقابل به تفاوت‌هایمان با هم زندگی کنیم. این در دنیای چند قطبی صدق می کند. این امر در کشوری مانند آلمان نیز صدق می کند، جایی که امروزه افراد بسیاری از مذاهب و دیدگاه های مختلف جهان در کنار هم زندگی می کنند. نه به دنبال چیزی که ما را در اینجا از هم جدا می کند، بلکه به دنبال چیزی که ما را متحد می کند، یعنی کرامت خدشه ناپذیر تک تک افراد، این نیز به معنای «جرات برای ایجاد صلح» است.

 محمد ابطحی رئیس مؤسسه گفتگوی ادیان، ایران در سخنرانی خود در این نشست گفت:«فروپاشی اجتماعی (همچنین به عنوان فروپاشی تمدن شناخته می شود) سقوط یک جامعه انسانی پیچیده است که با از دست دادن هویت فرهنگی و پیچیدگی اجتماعی به عنوان یک سیستم سازگار، سقوط دولت و افزایش خشونت مشخص می شود. علل احتمالی فروپاشی اجتماعی عبارتند از فاجعه طبیعی، جنگ، طاعون، قحطی، فروپاشی اقتصادی، کاهش یا افزایش جمعیت، مهاجرت دسته جمعی و خرابکاری توسط تمدن های رقیب. یک جامعه فروپاشیده ممکن است به حالت ابتدایی تری بازگردد، در جامعه ای قوی تر جذب شود یا کاملاً ناپدید شود. بر اساس این تعریف کلاسیک، فروپاشی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در اکثر نقاط جهان رخ نداده است، اما متأسفانه وضعیت انسان های معاصر حتی در مرفه ترین و باثبات ترین کشورهای جهان به گونه ای است که به نظر می رسد تنهایی و انزوا یک احساس مشترک و جهانی باشد. مردم دیگر از گرسنگی و قحطی نمی میرند، امید به زندگی بهبود یافته و مرگ و میر کودکان تقریباً از بین رفته است، اما مردم هنوز خسته هستند، موضوع اصلاً از نوع روایت های عاشقانه درماندگی نیست، بلکه درباره احساس فراگیر است. از تنهایی و اضطراب، روابط شکست خورده، خشم و عصیان، احساس تحقیر و افسردگی مشکلاتی که منجر به بزرگترین کیفرخواست جوامع پیشرفته شده است:رشد اقتصادی اولویت اصلی سیاست مدرن است، اما مبارزه انسان برای به دست آوردن امنیت مادی تنها زمانی ارزشمند است که بدانیم چگونه می توانیم رنج های انسانی را که در وضعیت شکوفایی اقتصادی ادامه دارد کاهش دهیم و چه بسا گاهی خود این وضعیت مستقیماً باعث آن شود. مشکلات کنونی سی کشور قدرتمند یا ثروتمندترین کشورها که به آنها جهان اول نیز می گویند، همان مشکلاتی است که کل نوع بشر از آن رنج می برد. به عبارت دیگر، اگر برنامه ای برای مسائل اساسی بشری و همزیستی شاد انسان ها در دنیای بسیار پیچیده امروزی وجود نداشته باشد، مسلم است که تنها تمرکز بر رفاه مادی و اقتصاد پویا، مشکلات جهان را حل نخواهد کرد. امید دوران روشنگری و انقلاب صنعتی این بود که با حاکمیت عقل و تحقق توسعه و رفاه همگان، جوامع بشری به آزادی، سعادت و صلح دست یابند، اما جنگ های ویرانگر اول و دوم جهانی و پس از آن هزاران جنگ های دیگر در سراسر جهان، تخریب محیط زیست، رشد بنیادگرایی، مهاجرت و جابجایی های عظیم جمعیت، بحران بیکاری و هزاران مشکل درهم تنیده با این رویدادها نشان داد که زندگی انسان ها ظریف تر، حساس تر و پیچیده تر از برنامه های تقلیل گرایانه و تک بعدی می توانند راهی برای برون رفت از بحران زندگی در دنیای پیچیده و دشوار امروزی بیابند. آنچه در جهان معاصر یا به وضوح در دهکده جهانی با آن روبرو هستیم، تغییرات عظیم تکنولوژیک، تغییرات عمده در سبک زندگی و تغییرات اساسی در روابط سیاسی است. این تحولات اساسی نیز باعث شده است که روابط انسانی در سطح جهانی دستخوش تغییرات بسیاری شود، اما نکته تنها تغییر چهره جهان و روابط و سبک زندگی انسان نیست، بلکه سرعت این تغییرات به ویژه در حوزه فناوری است. به گونه ای است که دیگر امکان هماهنگی لحظه به لحظه با همه ابعاد این تغییرات برای هیچ انسانی امکان پذیر نیست و در نتیجه علیرغم پیشرفت های صورت گرفته ناتوانی در هماهنگی با این تحولات و حتی کمبود زمان کافی اندیشیدن به پیامدهای اجتناب ناپذیر آن مسائل ارتباطی بی شماری را به وجود آورده است که شاید در مقایسه با مشکلات کلان دنیا پیش پا افتاده به نظر برسد، اما بحران های بی شماری را در زندگی روزمره به وجود آورده و آسیب های انسانی و معنوی بی شماری بر جای گذاشته است. در واقع، سوال اساسی این است که آیا این جهانی شدن منجر به یک جهان انسانی تر شده است؟ در اینجا قصد دارم با ارائه دو نمونه از تغییرات عمده در دنیای مدرن و بی سابقه در تاریخ بحث را پیش ببرم و این سوال را مطرح کنم که برای داشتن یک زندگی جمعی شاد و دستیابی به جهانی با صلح و مدارا بیشتر و ثبات بیشتر امنیت، اکنون چه امکاناتی داریم که غفلت کرده ایم. قبل از هر چیز باید اذعان کرد که پاسخ به سؤال مذکور بسیار دشوار است، اولاً به دلیل تغییر ماهیت جهانی که در آن زندگی می کنیم، جهانی که به دلیل فناوری های پیچیده و تخیل گسترده دیگر آرام و پایدار نیست. برای رسیدن به حالتی جدید که حاصل شکوفایی همه استعدادهای بالقوه انسان و تحقق تخیلات بی حد و حصر او برای غلبه بر دیوارهایی است که واقعیت زمان و مکان و دنیای مادی آنها را احاطه کرده است.از این نظر می توان می توان ادعا کرد که این تغییرات زمینه ساز آزادی و خلاقیت بیشتر شده است، در نتیجه تحقق استعدادهای بیشمار انسانی وجهی از انسانی شدن جهان است. اما به نظر می رسد آنچه در عالم عقاید و مفاهیم روشن است; در صورت تحقق و عینیت یافتن می توانند در جهت های مختلف و مبهم حرکت کنند و به عوارض و حتی بن بست هایی منجر شوند که اثرات نامطلوبی بر زندگی معنوی و مادی انسان ها داشته باشد. به طور خوش بینانه امیدواریم که قصد ایده پردازان، فیلسوفان و دانشمندان در همه زمینه های علمی، فنی و علوم انسانی، کمک به بهبود و رفاه انسان و فراهم آوردن فرصت های بیشتر برای تجربه دوران زندگی باشد، اما شاید ما همه می توانند موافق باشند که حتی بهترین نیات انسانی ممکن است در جهتی کاملاً متفاوت از قصد خالق حرکت کند. به عنوان مثال، تحول در روش های ارتباطی از جمله تلفن های هوشمند، حتی اگر با بهترین نیت انجام شده باشد، از جمله ارتباطات موثرتر بین مردم، که چنین کارکردی نیز دارد، اما از سوی دیگر باعث شده مردم معتاد به واقعیت مجازی هستند و حضور یکدیگر را نادیده می گیرند. اگرچه تصور می شد که فناوری های ارتباطی کیفیت همدلی همزیستی انسانی را تقویت می کند و جریان آزاد اطلاعات منجر به عدالت و برابری بیشتر در سطح جهانی شود، اما در عمل امکان دستکاری واقعیت از طریق فناوری های پیشرفته از جمله هوش مصنوعی اخیر می تواند بی تفاوتی گسترده ای را در سطح جوامع بشری برانگیزد. با فعال شدن بیشتر، اکثریت را به تماشاگران منفعل رویدادها با احساس انزوا و بی اثری تبدیل کنید. به نظر می رسد آنچه که قرار بود منجر به احساس عاملیت بیشتر در انسان شود، به دلایل مختلف باعث کاهش عاملیت و انفعال بیشتر می شود. از سوی دیگر، در دنیای ایده‌های به ظاهر معصوم، مفاهیمی مانند «فردگرایی» و «برابری» که ایده جهانی پسا روشنگری بود که چهره جهان را تغییر داد و در نهایت نه به دموکراسی، بلکه به ضعف عمومی در برابر نهادهای قدرت منجر شد. تأکید بر فردیت که از اواسط قرن نوزدهم به سکه رایج عصر و مطالبه عمومی تبدیل شد، به طور متناقضی کارکرد نهادهای حمایتی مانند خانواده و مذهب را تضعیف کرد و حس عمیق تنهایی را با وجود همه پیشرفت‌ها بر جوامع بشری تحمیل کرد. حال سوال این است که چرا مفهوم فردیت منجر به احساس فراگیر تنهایی شده و چگونه احساس تنهایی منجر به فروپاشی روانی جوامع بشری و شورش شده است؟ چرا مردم در جوامع دموکراتیک با وجود دستیابی به فردیت و برابری احساس ناامنی و نارضایتی می کنند؟در واقع روند جهانی شدن که بدون ایده های برابری و فردیت و امکانات فراهم شده توسط فناوری غیرممکن است، منجر به از بین رفتن تمایزات هویتی ناشی از خانواده، مذهب و فرهنگ شده است. جهانی شدن پایه های نظری و عملی تفاوت های تاریخی، فرهنگی و موروثی را سست کرده و سبک زندگی اکثر جوامع شبیه به هم شده است. برخی از متفکران مانند توکویل معتقد بودند که چنین جوامعی اساساً سرنوشت انسان را تغییر می دهند به گونه ای که تعداد زیادی از مردم به دلیل آزادی و رفاهی که به دست می آورند امکان خودشکوفایی را پیدا می کنند، اما برخی دیگر از متفکران مانند ادموند برک (97-1729) ، معتقد بود که چنین جوامعی به دلیل رفع اختلافات از هم می پاشند. آنچه در روابط معاصر جهان مشهود است این است که با وجود تحقق برابری بیشتر افراد جامعه، مردم در مجموع ضعیف تر، منزوی تر و درمانده تر شده اند و علیرغم وعده های جامعه دموکراتیک برای تحقق دموکراسی، مردم در عمل قدرت و نفوذ کمتری برای تعیین سرنوشت خود دارند. این تضعیف مردم به نام دموکراسی یکی از دلایل تضعیف حیات جمعی انسانی و همزیستی محترمانه در میان آنهاست.

در واقع از یک سو با تقویت فردگرایی و از سوی دیگر با حذف افراد به طرق مختلف با تضعیف نهادهای واسطه مانند خانواده، مذهب، سیر فروپاشی معنوی جوامع بشری و احساس تنهایی و انزوای انسانی تشدید شده است. به نظر من طب شفابخشی که می تواند امکان همزیستی مجدد را در چارچوب دستاوردهای علمی و فنی محقق کند، بازگشت به نوعی ایمان دینی و پایبندی به «اعتقادات اخلاقی» است که ریشه در آموزه های ادیان الهی دارد. به عبارت دیگر، اگر ایمان دینی و تعهد اخلاقی وجود نداشته باشد، فردیت، رکن اساسی جوامع مدرن است. آموزه های اساسی ادیان یعنی «احترام به همسایه » را ضعیف می کند و به نوعی خودخواهی افسار گسیخته تبدیل می شود که هر نوع همزیستی مبتنی بر عشق را غیرممکن می کند. اتصال به عالم ربانی و ایمان به خدا، می تواند به انسان قوت مضاعف بدهد.  در پایان از موسسه سنت اگیدیو که هر ساله به برگزاری گفتگوهای بین ادیان کمک می کند تشکر می کنم. همچنین لازم می دانم تاکید کنم که بر ما واجب است که با هر نوع افراط گرایی مذهبی مانند بنیادگرایان داعش و هر نوع هراس مذهبی مانند توهین هایی که اخیراً در قالب آتش زدن قرآن یا بی احترامی به سایر کتب مقدس صورت می گیرد، مقابله کنیم.

سخنرانی محمدعلی بحرالعلوم، مدیر مؤسسه‌ علوم سیاسی بحرالعلوم عراق در این نشست مبتنی بر سه محور بود . محور اول سخنان وی مبانی اعمال دموکراسی در عراق بود. از آنجایی که دموکراسی بیانگر روح حکومت مردمی است، مسلماً مقبولیت مردمی و محیط مناسب برای آن، تأثیر زیادی بر پذیرش نظام دموکراتیک و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن و نحوه ثابت ماندن این رویه دموکراتیک دارد. در تجربه جدید عراق که از سال 2003 آغاز شد، اگرچه تجربه ای بود مملو از خطرات اشغال و شرایط خاص منطقه ای، با این حال اصرار بر اجرای ساختارهای دولت مدرن مهمترین چیز برای مردم بود. مرجع عالی دینی است که می خواستند مردم عراق به درستی دولت خود را تأسیس کنند و به همین دلیل بر نوشتن قانون اساسی از طریق کمیته ای منتخب از مردم اصرار داشتند. این کار شامل پذیرش ساختارهای دموکراتیک بود، اما از آنجایی که روح دموکراسی حاکمیت مردم است، ایمان و اعتقادات مردم باید تأثیرگذار باشد تا آنها رژیم جدید را بپذیرند. بنابراین، تلفیق مبانی دینی با اصول دموکراتیک و حمایت از حقوق و آزادی های عمومی، مهمترین چالشی است که در صورت پیروزی، برای اصل حکومت از سوی مردم تلقی می شود، زیرا موفقیت دموکراسی با پذیرش مردمی نشان داده می شود. مردم اگر آنها را در ساختارهای فکری خود وارد نکنند، نمی توانند متحد بمانند و کثرت و تنوع خود را حفظ کنند، یعنی تنها از طریق درهم تنیدگی با سایر ساختارهای فکری و نه از طریق انتخاب نخبگان یا اکثریت، بلکه انتخابی مردمی که حقوق همه اقلیت ها را حفظ می کند، انجام می شود. محور دوم سخنان وی چالش های پیش روی کاربرد دموکراسی بود. چالش های جدی ای که دموکراسی جوان در کشور عراق باید با آن روبرو شود، بحران های بیرونی و داخلی است که در بیست سال گذشته با آن مواجه بوده است: برخی از آنها به ثبات سیاسی مرتبط هستند که از صندوق های رای می گذرد که به دلیل پراکندگی زیاد بین گروه های مردمی و اختلافات فکری هنوز برای رسیدن به آن ثبات ایجاد نشده است. برخی از آنها به رفتار احزاب در قدرت مرتبط است که جوانان را تحت تأثیر قرار داد و آنها برای ابراز مخالفت با سلطه احزاب در تظاهرات خودجوش برخاستند که به اعتراضات سازمان یافته ای تبدیل شد که ماه ها طول کشید و نهادهای دولتی را مختل کرد. و اگر دخالت مرجعیت دینی در تبلور مطالبات مردمی و سوق دادن معترضان به مشروعیت بخشیدن به خواسته های خود در پروژه ای در چارچوب قانون اساسی نبود، تقریباً حذف نظام دموکراتیک. این مداخله مرجعیت دینی از تبدیل شدن قدرت به شمشیر تیز و مرگبار جلوگیری کرد و مانع از آن شد که معترضان جوان خود را برای نابودی نظام دموکراتیک متحول کنند. برخی از آنها به رفتار احزاب در قدرت مرتبط است که بر جوانان تأثیر گذاشت و آنها برای ابراز مخالفت با سلطه احزاب به تظاهرات خودجوش برخاستند و به اعتراضات سازمان یافته ای تبدیل شد که ماه ها ادامه یافت و نهادهای دولتی را مختل کرد و اگر دخالت مرجعیت دینی در تبلور مطالبات مردمی و سوق دادن معترضان به مشروعیت بخشیدن به خواسته های خود در پروژه ای در چارچوب قانون اساسی نبود، تقریباً منجر به حذف نظام دموکراتیک می شد. این مداخله مرجعیت دینی از تبدیل شدن قدرت به شمشیر تیز و مرگبار جلوگیری کرد و مانع از آن شد که معترضان جوان خود را برای نابودی نظام دموکراتیک متحول کنند. برخی از این چالش ها بیرونی هستند که مهم ترین آن تروریسم است که می خواست از طریق سازماندهی داعش این کشور مدرن را از پایه و اساس نابود کند و تنها در چند روز توانست یک سوم خاک کشور را به تصرف خود درآورد.

در اینجا نیز، برای حفظ نظام دموکراتیک، می بینیم که چگونه دین برای حمایت از بقای این واقعیت و مقابله با تروریسم گرد هم آمده است. انگیزه مذهبی، با دعوت از مقام معظم رهبری برای مقابله با تروریسم داعش به انگیزه ملی برای مقابله با آن پیوست. میزان دستاوردهایی که تاکنون به دست آمده است، مانند قانون اساسی دائمی، انتخابات چندگانه پارلمانی، تشکیل بسیاری از دولت ها، انتقال مسالمت آمیز قدرت و جسارت محدود در پاسخگویی به فاسدها، به این معنی است که تلاش های جدی برای ایجاد حاکمیت قانون و شهروندی و تحقق یک دموکراسی خاص با دیدگاه عراقی صورت می گیرد،و هنوز این نگرانی وجود دارد که برخی از بحران ها ممکن است نظام دموکراتیک را تحت تأثیر قرار دهد. محور سوم سخنان وی آینده دموکراسی در عراق بود. تأمین نیازهای جامعه و تعیین اولویت ها برای تأمین زندگی آبرومندانه شهروندان یکی از ارکان و ثمرات موفقیت نظام دموکراتیک به شمار می رود. در غیر این صورت شکافی در نظام حقوق و تکالیف ایجاد می‌شود که منجر به عقب‌نشینی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می‌شود. این مسئولیت دولت است که به این هدف برسد، زیرا مسئول برنامه ریزی و اجراست. بنابراین، دموکراسی و توسعه برای تکمیل چرخه وظایف و حقوق شهروندان برای جلوگیری از عقب‌نشینی کافی است. از این رو، دموکراسی به عنوان یک سیستم سیاسی برای دولت زمانی لنگ می‌شود که از طریق راهبردهای عدالت اجتماعی برای کاهش نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی، کار بر اساس اصل فرصت‌های برابر و به ویژه در زمینه آموزش و مراقبت‌های بهداشتی و مبارزه با فقر، خدمات اساسی را ارائه نکند. در عین حال، مظاهر فساد اداری و مالی را مهار می کند و به ایجاد فضایی برای اجرای قانون کمک می کند. اینها مسائل اساسی است که تقویت هویت ملی و همبستگی بین افراد جامعه را تضمین می کند و فضای برابری را تضمین می کند. شاید مهمترین شاخص ضعف مشارکت سیاسی در انتخابات باشد. مشکلاتی که گریبانگیر نظام سیاسی عراق شده است، مانند سهمیه بندی، ترجیح منافع حزبی بر منافع عمومی، تداوم بی اعتمادی در میان مردم، همچنان مایه نگرانی در گذار به سوی ثبات کامل است و می تواند اعتماد شهروندان را به نظام سیاسی کاهش دهد و شکاف های گسترده تری ایجاد کند.

زید محمد  بحرالعلوم، مدیر مؤسسات الخویی عراق در این  نشت سخنان خود را با نام خدا آغاز و مفهوم نماز را برای حضار روشن کرد. اصطلاح نماز عموماً به ذکر مطلق اشاره دارد و سپس به نماز مناسک مسلمانان تبدیل شد که پنج بار در روز انجام می شود، نوعی ارتباط بین بنده و خالقش.  با این عمل، مسلمانان در نقاط مختلف جهان روزی پنج بار به درگاه پروردگار خود متوسل می شوند و با مناجات با پروردگار خود آرامش، اطمینان و آرامش روحی را در او می جویند، دعایی برای هدایت به راه راست و جلب رضایت از حق تعالی. سپس به توضیح این فریضه پرداخت و گفت: این فریضه تشریفاتی شامل جهات مختلفی است.

1- سپردن کامل خود به خالق.

2- ستایش آفریدگار برای فیض های دریافت شده;

3- اقرار به خدای یگانه و رد شرک.

4- اجتناب از مسیرهای انحرافی

5- در نماز مکرر صلح را اعلام کنید.

 از زمان خلقت انسان، دو گرایش به هم پیوسته در برابر یکدیگر قرار گرفته اند: گرایش به خیر و گرایش به سوی شر. انسان ها همیشه گروگان برخورد این دو گرایش بوده اند. و در حالی که برخی موفق می شوند در کنار خیر باقی بمانند، برخی دیگر با تبدیل شدن به قربانی اعمال شیطانی خود شکست می خورند. کشمکشی که در طول زندگی ادامه دارد و انسان را با انتخاب مستمر خیر و شر مواجه می کند.

 نماز یکی از نورهای اصلی است، راهنما در راه های خیر، راهی ممکن است اگر نمازگزار ارزش های والا را عملی کند.

 خداوند متعال انسان را نیافرید تا شر و فساد بکارد و در زمین خون بریزد، بلکه برای اینکه او را جانشین خود در زمین قرار دهد، عدالت را گسترش دهد، ارزش های مقدس را رعایت کند و حقوق را حفظ کند. صلح نقطه مقابل ویرانی، جنگ و خون است. صلح مترادف با آرامش و زندگی با عزت است. اگر به محتوای نماز دقت کنیم، می بینیم که در نهایت خواستار زندگی آرام و با عزت است. نماز راهی به سوی آرامش است. ارزش‌های اسلام که نماز بدان استناد می‌کند:

مردم را از آسیب‌هایی که می‌توانیم با گفتار و کردار انجام دهیم حفظ کنید و برای دیگران نیز آرزو کنید که شما برای خود آرزو می‌کنید. باز هم می گویم که در متون مقدس اسلام از صلح محدود به مسلمانان صحبت نمی شود. بنابراین اگر می‌خواهیم به صلح برسیم باید ارزش‌های بزرگ معنوی و الهی را حفظ کنیم تا صلح در کشورهای ما حاکم شود. برای قرن ها، صلح برای رهبران مذاهب مختلف وسواس بوده است. رهبر واقعی کسی است که همه افراد جامعه را با گرایشات و عقاید گوناگون متعلق  آن بداند و به دلیل اختلافاتشان نسبت به هیچکس تبعیض قائل نشود. در اسلام می بینیم که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) چگونه اولین دولت خود را تأسیس کرد و چگونه سند معروف مدینه را تنظیم کرد. سپس می بینیم که امام علی (علیه السلام) چگونه با سایر ادیان و اعترافات ارتباط برقرار می کند. این دو بزرگمرد صلح را نه تنها برای مسلمانان بلکه برای همه بشریت می‌خواندند و این را می‌توانیم در متن قرآنی بخوانیم که در آیات مختلف به «فرزندان آدم، مردم، انسان‌ها، مؤمنان به خدا» می‌پردازد. آیات متعدد قرآنی حاکی از برابری انسانها در حقوق و تکالیف است و اگر به تعالیم امروز مرجع عالیقدر حضرت آیت الله سیستانی نگاهی بیندازیم، در سخنان و دعاهای ایشان می بینیم که صلح و آرامش برای همه مردم است، نه فقط برای مسلمانان به استثناء دیگران. حتی جوانان ما در جنگهای آزادیبخش علیه داعش، علیرغم اختلافاتشان، در کنار هم خون ریختند. بنابراین همه خود را فدا کردند تا صلح برقرار شود. از این رو می بینیم که دعای مسلمانان با وجوه و شئونات گوناگون همچنان و همیشه شامل همه مفاهیم حفظ صلح، آرامش و همزیستی است. در خاتمه از خداوند متعال می‌خواهم که به یاری ما بیاید و ما را وسیله خود برای گسترش صلح در جهان و تسبیح او، اکنون و همیشه قرار دهد.

 نشست صلح بین المللی امسال روز 12 سپتامبر در برلین با پیام پاپ فرانسیس و درخواست صلح به پایان رسید. پس از دعاهای متعدد برای صلح در بسیاری از نقاط برلین، حدود 1000 نفر شب در مقابل دروازه براندنبورگ جمع شدند تا به سخنان فرانسیس گوش دهند و درود صلح را به جهان بفرستند. به یاد قربانیان جنگ یک دقیقه سکوت برگزار شد. فرانسیس در پیام خود که توسط اسقف اعظم نیکولا اتروویچ، اسقف اعظم آلمان خوانده شد، جنگ را «مادر فقر» توصیف کرد و تاکید کرد که آنچه اکنون لازم است «جرأت دنبال کردن صلح» است، زیرا بسیاری از درگیری ها بسیار طولانی شده اند. در پیام پاپ آمده است: حرکت در مسیری متفاوت با وجود موانع و مشکلات واقعی، شجاعت می خواهد. هیچ فرمول جادویی برای پایان دادن به درگیری وجود ندارد، اما این یک حق مقدس است که از طرف همه کسانی که رنج می برند درخواست صلح کنیم و شایسته شنیدن آن است.

 فراخوان صلح در پایان این نشست به مسئولیت مشترک ادیان جهان برای تقویت تعهد آنها به صلح و حل منازعات بدون خشونت اشاره کرد. وقت آن است که «شجاعت نشان دهیم». صلح به معنای کنار آمدن با بی عدالتی نیست. صلح به معنای شکستن دور باطل درگیری است که تهدید به تکرار بی‌پایان می‌کند و به نظر می‌رسد هیچ‌کس دیگر قادر به کنترل آن نیست. وی ادامه داد: جنگ نفی سرنوشت مشترک مردمان است، شکست بشریت است و می‌دانیم که یا در پایان دادن به جنگ‌ها موفق می‌شویم یا جنگ‌ها به بشریت پایان می‌دهد. گفتنی است، نشست جرات برای صلح اولین بار در سال 1986 در آسیزی ایتالیا و تحت حمایت پاپ ژان پل دوم برگزار شد. رهبران مذهبی از مذاهب مختلف و از سراسر جهان گرد هم آمدند تا برای صلح دعا کنند و در مورد تلاش های صلح با هم بحث کنند. ایده پشت این نشست استفاده از قدرت دعا و گفتگو بین ادیان برای کمک به حل مناقشات و ترویج صلح جهانی است.از آن زمان، نشست جرات برای صلح در شهرهای مختلف جهان برگزار شده است و به افزایش آگاهی در مورد نیاز به گفتگوی بین ادیان و همکاری برای صلح کمک کرده است. این رویداد هر ساله هزاران شرکت کننده را از ادیان و پیشینه های مختلف جذب می کند و به عنوان بستری برای تبادل ایده ها و ترویج طرح های صلح عمل می کند. نشست بین‌المللی صلح «جرات برای صلح» نمونه‌ای از نقش مهمی است که دین و گفتگوی بین ادیان می‌توانند در ارتقای صلح و تفاهم در جهانی که به طور فزاینده جهانی شده ایفا کند. این بیانیه قوی در مورد وحدت و ارزش های مشترک در ادیان مختلف است و بر اهمیت همکاری و آشتی در پرداختن به چالش های جهانی تأکید می کند. میانجیگری در درگیری‌ها و پیگیری صلح، هسته اصلی کار سازمان Sant’Egidio است که توسط آندره آ ریکاردی ایتالیایی در سال ۱۹۶۸ تأسیس شد. حدود ۶۰۰۰۰ نفر از بیش از هفتاد کشور عضو این سازمان هستند. این سازمان خود را به عنوان یک جنبش صلح کاتولیک تعریف می‌کند که هدف آن میانجی‌گری سیاسی حتی در سخت‌ترین درگیری‌ها است.

در سال ۲۰۰۹، بنیانگذار ریکاردی جایزه بین‌المللی شارلمانی را که توسط شهر آخن آلمان اعطا می‌شود، دریافت کرد. بزرگترین موفقیت این سازمان توافقنامه صلح در موزامبیک در سال ۱۹۹۲ بود که در مقر جنبش در رم به امضا رسید. بازیگران Sant’Egidio همچنین به عنوان میانجی در سایر درگیری‌ها در آفریقا عمل می‌کنند. این سازمان همچنین با هماهنگی مقامات ایتالیایی و فرانسوی، هزاران نفر را که اکثراً خانواده‌های سوری دارای فرزند بودند، از اردوگاه‌های پناهندگان در خاورمیانه به دو کشور آورده و به ادغام آنها کمک کرده است. گفتنی است آلمان در گذشته میزبان کنفرانس صلح مشابهی در سال ۲۰۱۷ در شهرهای مونستر و اوسنابروک بوده است.

لینک گزارش:

https://en.vijesti.me/world/Europe/672732/dare-to-peace-message-of-religious-leaders-from-berlin

https://preghieraperlapace.santegidio.org/pageID/31693/langID/de/text/4073/Intervento-di-Ahmad-AlTayyeb.html

https://preghieraperlapace.santegidio.org/pageID/31693/langID/de/text/4041/Bundespr%C3%A4sident-Steinmeier-bei-Den-Frieden-wagen–Wir-wollen-Frieden-Vor-allem-die-geschundenen-Menschen-in-der-Ukraine-wollen-das-Auch-in-Zeiten-des-Krieges-d%C3%BCrfen-wir-die-Hoffnung-auf-Frieden-das-Streben-nach-Frieden-nie-aufgeben.html

https://preghieraperlapace.santegidio.org/pageID/31693/langID/de/text/4377/Olaf-Scholz-Sant-Egidio-hat-sich-nie-mit-der-Arithmetik-des-Krieges-abgefunden-Deshalb-bin-ich-sehr-froh-heute-bei-Ihnen-zu-sein-denn-ich-teile-Ihre-Zuversicht-und-Ihr-Ziel-die-K%C3%BChnheit-des-Friedens.html

https://preghieraperlapace.santegidio.org/pageID/31693/langID/de/text/4353/Speech-of-Mohammad-Ali-Abtahi.html

https://preghieraperlapace.santegidio.org/pageID/31693/langID/de/orator/2620/Bahr-AlUloom-Zaid-Mohammed.html

Check Also

وظایف کمیساریای فرهنگ و رسانه دولت آلمان (BKM)  در بخش ترویج هنر و فرهنگ

طبق قانون اساسی آلمان، ترویج هنر و فرهنگ در درجه اول بر عهده ایالت ها …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *