فردیناند یوستی (Ferdinand Justi) یکی از ایرانشناسان برجسته قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود که تأثیر زیادی در مطالعات ایرانشناسی و زبانهای ایرانی گذاشت. او در سال ۱۸۴۶ در آلمان به دنیا آمد و پس از گذراندن تحصیلات در دانشگاههای آلمان، به پژوهشهای خود در زمینه تاریخ، زبانشناسی و فرهنگ ایران اختصاص داد.
فردیناند یوستی (Ferdinand Justi)، دانشمند آلمانی در زمینه مطالعات شرقی، به ویژه مطالعات ایرانی، زبانشناس تطبیقی و فولکلوریست، در تاریخ 2 ژوئن 1837 در ماربورگ-لان به دنیا آمد و در 17 فوریه 1907 در همانجا درگذشت. او از یک خانواده قدیمی ماربورگی از کاهنان، کشیشها و دانشمندان بود. از سال 1856 به مطالعات زبانی و شرقی در ماربورگ پرداخته و در سالهای 1859–1860 در گوتینگن به تحصیل ادامه داد. معلمان برجستهای مانند یوهانس گیلدمیستر در ماربورگ و هاینریش اوالد در گوتینگن تأثیر زیادی بر روششناسی دقیق فیلولوژیکی او داشتند. یوستی در سال 1861 پس از ارائه پایاننامه دکتری خود در زمینه ترکیبهای اسمی در زبانهای هندواروپایی، به عنوان دانشآموخته در ماربورگ فارغالتحصیل شد. نسخه گسترش یافته این تحقیق در همان سال به عنوان پایاننامه ارائه شد. در سال 1865 او به عنوان استاد فوقالعاده زبانشناسی تطبیقی و زبانشناسی آلمانی در ماربورگ منصوب شد و از 1869 به عنوان استاد تمام در آنجا تدریس کرد. همچنین عضو آکادمیهای علمی پروس و گوتینگن بود و در سال 1887–1888 ریاست دانشگاه ماربورگ را بر عهده داشت.
پس از تحصیلات اولیه در حوزه هندواروپایی، یوستی عمدتاً به مطالعات شرقی و به ویژه ایرانی پرداخت. او در این زمینه آثار زیادی منتشر کرد که طیف وسیعی از مطالعات ایرانی را پوشش میداد. ابتدا مطالعات او در زمینه زبان اوستا و به طور کلی زرتشتی بود، اما به زودی به تاریخ ایران باستان و جغرافیای تاریخی پرداخت و مدتی نیز به زبانهای ایرانی مدرن توجه داشت. یوستی با آثارش که دقت در جزئیات و نگاه آیندهنگرانه داشت، به یکی از برجستهترین دانشمندان ایرانی زمان خود تبدیل شد.
یکی از آثار مهم او، پایاننامه دکتریاش در زمینه ترکیبهای اسمی هندواروپایی بود که توسط کارشناسان به عنوان یک کار برجسته و مهم ارزیابی شد. سه مرحله مختلف در تکامل ترکیبها از نظر ساختاری، از جمله ترکیبهای دو کلمهای و ترکیبهای نادرست که شامل واکنش ترکیبی یا پسوند اضافی بودند، بررسی شد. در نسخه گسترش یافته این تحقیق، موضوعات بیشتر درباره معنای ترکیبها و طبقهبندی آنها بررسی شد.
در سال 1864، سه سال بعد از پایان تحصیلات خود، یوستی کتاب راهنمای زبان اوستایی را منتشر کرد که اولین اثر مهم زبانشناسی بود که به بررسی دستور زبان و واژهشناسی زبان اوستا میپرداخت. این کتاب بهطور گستردهای بهعنوان یک منبع مرجع برای واژهشناسی اوستایی شناخته میشود و یوستی به عنوان بنیانگذار واژهشناسی اوستا محسوب میشود. این اثر برای اولین بار تمام واژههای موجود در متون اوستایی را ثبت کرده و به دقت به شکلهای صرفی و واژههای همریشه از زبانهای دیگر اشاره میکند.
یوستی در این مسیر با چالشهایی مواجه شد، از جمله استفاده از روشهای قدیمی در ترنسکریپتهای اوستایی که توسط «اوژن برنوف» پیشنهاد شده بود، اما این آثار همچنان تأثیر عمیقی بر مطالعات ایرانی گذاشت و به عنوان مرجع اصلی تا قرن 20 ادامه داشت.
علاوه بر فرهنگ لغت، این راهنما شامل توضیح کامل گرامر و مجموعهای کوتاه از متون از یسنا، یشتها و ویدِوِداد است. در بخش گرامری، یوستی قصد داشت تمامی دادههای زبانی مربوط به توصیف کامل واجشناسی و صرفشناسی این زبان را گردآوری کند، اما بدون این که به گویش گاتها جداگانه پرداخته باشد. هدف اصلی او فقط خلاصه کردن تمامی نتایج تحقیقات زبانشناسی بر اساس متون اوستایی بود که از زمان انتشار نخستین آثار برنوف به دست آمده بود. این تلاش برای یک بررسی کامل گرامری و واژهشناختی زبان اوستایی موفقیتآمیز بود و برای دههها تبدیل به ابزاری ضروری برای مطالعه این زبان شد. در مورد رویکرد یوستی به اوستا باید گفت که او به معتبر بودن و قابل اعتماد بودن سنت پارسی و ترجمه اوستای میانه (پهلاوی) از اوستا اعتقاد داشت.
این دیدگاه که برای درک و تفسیر اوستا، سنت پهلوی از اهمیت بنیادین برخوردار است، یوستی را ترغیب کرد تا خود را با زبان پهلوی آثار زرتشتی آشنا کرده و به طور عمیق به آن بپردازد. به همین منظور و برای تحقیق بیشتر درباره متون مقدس دین زرتشتی و سنت پارسی آنها، او بونداهیشن را انتخاب کرد، اثری که در دوران پس از ساسانیان تدوین شده و به ایدههای کیهانشناختی و کیهانی حاکم بر زرتشتیان در دوره ساسانی میپردازد.
در سال 1868 او نسخهای از بونداهیشن را منتشر کرد (یوستی، 1868)، که امروزه به نام بونداهیشن هندی شناخته میشود، نسخهای کوتاهتر از این اثر که در عین حال متن آن به شکلی نابسامانتر ارائه شده است. برخلاف نسخه ن. ل. وسترگارد از سال 1851 که تنها یک نسخه لیتوگرافی از دستنویس کپنهاگ را ارائه میداد، یوستی در کتاب خود علاوه بر نسخه لیتوگرافی متن و نسخهای تحریری به خط فارسی، یک ترجمه کامل آلمانی و یک واژهنامه نیز اضافه کرد. علاوه بر این، او از چندین نسخه خطی دیگر که برای چندین سال در لندن و آکسفورد در دسترس بودند و از دستنویس های هاوگ که اکنون در مونیخ نگهداری میشود،استفاده کرد. این نسخههای دیگر که یوستی با دقت و وسواس تمام آنها را تصحیح و نسخهبرداری کرده بود، نسخه پازند را نشان میدهند، یعنی اغلب از حروف اوستایی استفاده میکنند و با استفاده از این نسخههای مختلف و مقایسه آنها یوستی توانست اولین نسخه تصحیح شده از این اثر ادبی برجسته را منتشر کند.
«بوندهش» یوستی به یکی از کمکهای مهم برای مطالعات پهلوی در آن زمان تبدیل شد، زیرا او این مطالعات را گام مهمی به جلو برد، با خواندن دقیقتر واژگان پهلوی نسبت به گذشته و بهویژه با حل برخی از مشکلات مربوط به عناصر آرامی در این متون. او متوجه شد که واژگان نوشته شده به شکل آرامی، در واقع به صورت فارسی تلفظ میشوند؛ به این معنی که او اولین کسی بود که راه را برای تفسیر مدرن این واژگان به عنوان «هترگرامهای» آرامی هموار کرد. برای ارزیابی درست کار یوستی و دستاوردهایش، باید اشاره کرد که حتی امروز هیچ نسخه کامل و قابل اعتماد از بوندهش هندی یا بوندهش ایرانی (طولانیتر) وجود ندارد، اگرچه وضعیت مطالعات پهلوی در بسیاری از جنبهها از آن زمان بهبود یافته است.
در مقدمه کتاب خود، یوستی به طور مفصل مسئله تاریخگذاری بوندهش را بررسی کرده است، اما با تکیه زیاد بر واژگان عربی در متن، در این موضوع اشتباه کرد و تاریخ حدود سال 1000 میلادی را پیشنهاد داد. از نظر زبانشناسی، مشاهدات او در خصوص دو گروه نسخه خطی پهلوی که توسط او متمایز شدهاند و همچنین ارزیابیاش از نسخههای پارسی به عنوان نسخههایی با ارزش نسبی کمتر، اهمیت دارد. در مقابل عادت معمول آن زمان که حروف پهلوی به حروف عبری مربع ترجمه میشد، یوستی از خط فارسی استفاده کرد، اما این روش مورد پذیرش قرار نگرفت.
در زمینه زبانهای ایرانی مدرن، نام یوستی به ویژه در رابطه با کردی مطرح است.
آگوست جاوا، کنسول روسی در شهر ارزروم، علاقه خاصی به زبان کردی داشت و با جمعآوری متون و مواد زبانی سهم بزرگی در مطالعات کردی داشت. او دو دیکشنری دستنویس (یکی کردی-روسی-فرانسوی و دیگری فرانسوی-روسی-کردی) را به آکادمی سلطنتی علوم سن پترزبورگ سپرد. به نمایندگی از آکادمی، یوستی که شهرت خوبی در میان ایرانشناسان داشت، دیکشنری کردی-فرانسوی را منتشر کرد که با حجم بالای مطالب (شامل عبارات و گفتارهای متعدد) اولین دیکشنری معتبر زبان کردی شد و هنوز هم از ارزش خاصی برخوردار است. او علاوه بر نسخههای دستنویس، متون کردی منتشر شده قبلی (واژهنامهها و متون) مانند آثار پیتر لرچ را نیز وارد کرد و حتی ارجاعات مقایسهای را افزود.
با استفاده از تمام این مواد، چه دستنویس و چه چاپی و همچنین متونی که آلبرت سوچین در میان “آشوریان” نسطوری در تور عابدین جمعآوری کرده بود،
یوستی در سال بعد گرامر کردی خود را منتشر کرد. این کار نیز یک گام پیشگامانه بود، زیرا گرامر او اولین تلاش برای جمعآوری و تحلیل تمام متون و مواد موجود به منظور تدوین چنین گرامری بود. در کتاب خود، که در واقع یک گرامر مقایسهای از گویشهای کردی است، یوستی به وضوح نشان داد که کردی از سایر زبانهای ایرانی و بهویژه از فارسی نو در چندین جنبه تحولی خاص برخوردار است، به خصوص در سیستم فعلی و ساخت اعداد ترکیبی از دهها و واحدها.
یکی از گویشهای ایرانی مرکزی، گویش نسبتاً باستانی یزد (که به طور سنتی به آن «گبری» گفته میشود، حداقل وقتی توسط زرتشتیان صحبت میشود) در مقالهای نسبتاً مفصل شرح داده شده است (1881)، تا جایی که از زبان ادبی فارسی نو متفاوت است. بر اساس ترجمههایی از یک بخش از کتاب پیدایش و دو فصل از انجیل متی که در املاک پژوهشگر شرقی، ج. ه. پترمان، پیدا شده بود، یوستی به تحلیل آوای این گویش و تشکیل و استفاده از فرمهای واژهای آن پرداخته است. بخش دوم (صفحات 367-414) شامل یک واژهنامه آلمانی-یزدی است.
اما از مدتها پیش، یوستی به زمینه کاری کاملاً متفاوتی روی آورد: مطالعات تاریخی و جغرافیای تاریخی ایران، زیرا همیشه واقعیتها نیز برای او اهمیت داشتند. بنابراین، در سالهای 70-1869، او یکی از اولین پژوهشگرانی بود که بهطور خاص در مورد جغرافیای باستانی ایران در پروسپکتهای دانشگاه ماربورگ منتشر کرد (1869).
اما یوستی با کتاب تاریخ ایران باستان(1879) بیشتر شناخته شد، که تاریخ ایران پیش از اسلام را برای مخاطبان عمومی و بهطور ساده و بدون یادداشتها و ارجاعات علمی نوشته بود، اما بر اساس دانش مستقیم از منابع شرقی و نویسندگان یونانی و رومی. همین امر در مورد تاریخ ملتهای شرقی در دوران باستان (18849) صدق میکند، که به عنوان اولین جلد از تاریخ جهانی، بهدلیل بررسی ارتباطات تاریخی در طول دورههای طولانی و نواحی وسیع جغرافیایی شرق، شناخته میشود. در این کتاب، یوستی تاریخ ایران پیش از اسلام و مصر و تمام خاورمیانه و حتی هند را بر اساس منابع ادبی، سنگنوشتهها و منابع باستانشناسی این ملتها بهطور فشرده توضیح داد. او در تلاش بود تا تصویری کلی از دنیای باستانی ارائه دهد که پیش و جدا از یونانیها و رومیها بود. تمام جنبههای تمدن بشری در این نگاه گنجانده شده است: دین و رسوم توصیف میشود و توجه خوانندگان نیز به آثار هنری جلب میشود، تا جایی که در آن زمان شناخته شده بودند.
یوستی همیشه سعی میکرد که تصویر کلیای که از زمینه تاریخی وسیع ارائه میدهد، با جزئیات اطلاعاتی و دقیق غنیسازی کند. به دلیل ورود مداوم کشفیات جدید و پیشرفت عظیم در زمینههای زبانشناسی و باستانشناسی، این آثار امروزه بهشدت منسوخ شدهاند و تنها برای تاریخنگاری مطالعات مربوطه جالب توجه هستند.
یوستی که هنرمند گرافیک و نقاشی بااستعداد بود، بخشی از تصاویری که در این کتابها آمده را خود کشیده و همچنین نقشههای جغرافیایی موجود در کتابهایش را طراحی کرده است، گرچه هیچگاه به ایران سفر نکرده بود.در مقایسه با گزارشهای منتشر شده تاریخی عمومیتر از سالهای 1879 و 1884 می توان گفت فصل بزرگ یوستی درباره تاریخ ایران پیش از اسلام که در جلد دوم «مبانی زبانشناسی ایرانی» (1896-1904) منتشر شده، به مراتب کمتر جامع اما بسیار تخصصیتر و علمیتر است و به خواننده تعدادی یادداشت ارجاع به منابع مرتبط و ادبیات بیشتر ارائه میدهد. در حالی که در اینجا به کارشناسان مراجعه میکند، یوستی همچنین نظرات و تفسیرهایی ارائه میدهد که در آن زمان به طور عمومی پذیرفته نشده بودند و گاهی حتی پیشنهادهایی از خودش برای مشکلات بحثبرانگیز مطرح میکند.
نمیتوان انکار کرد که یوستی تمام منابع ادبی و دیگر منابع موجود برای پیشینه ایرانیان، امپراتوریهای ماد، لیدیه و هخامنشیان، و همچنین تاریخ اشکانیان و ساسانیان را جمعآوری کرد و بنابراین یک اثر مرجع ایجاد کرد. اما امروزه این نیز تنها از نظر تاریخی ارزش دارد.
این خلاصه تاریخ اولیه ایران به نوعی با مقالهای طولانی درباره «زندگی و افسانه زرتشت» (1904) تکمیل میشود، که عملاً یک بازبینی از کتاب «زرتشت» نوشته دبلیو. جکسون است (نیویورک، 1899).
یوستی در اینجا به ویژه به جنبههای افسانهای تقریباً تمام سنتها درباره زرتشت و زندگی او اشاره کرده است، که باعث شده او این مسئله را در گزارش خود از تاریخ واقعی ایران کنار بگذارد. در آن مقاله، یوستی خود را طرفدار زرتشت در قرنهای 7 و 6 پیش از میلاد و زادگاه او در شمالغرب ایران (یعنی ماد) معرفی میکند و نه در باکتریا. (بنابراین او در سالهای پایانی خود زبان اوستایی را معمولاً «مادی قدیم» مینامید و دیگر «بکتریایی قدیم» نمیخواند.
مهمترین اثر یوستی، حتی از دیدگاه تاریخنگار امروز، کتاب «نامهای ایرانی» (1895) است. برای پروژهای مانند این، یوستی فرد مناسبی بود زیرا هم زبانشناس ماهری بود و هم تاریخدانی با آگاهی گسترده از تاریخ ایران و روابط آن با ملل همسایه. «ویلهلم آیلرز»، که خود یک نامشناس مشهور بود، معتقد بود) که این مطالعه شاید جسورانهترین پروژهای باشد که یوستی انجام داده است. آیلرز همچنین پرسید که امروزه چه کسی به عنوان فردی به خود جرات میدهد که تمام مواد آنتروپونومستیک مربوط به سه هزاره تاریخ ایران را جمعآوری کند. در واقع، یوستی قصد داشت تا نامهای ثبت شده در منابع زبان ایرانی از متون اوستایی قدیم تا زمان خود را جمعآوری کند و همچنین تمام نامهایی که از قرن 9 پیش از میلاد در سنتهای ادبی، سنگنوشتهها، سکهشناسی و دیگر منابع مردم مختلفی که ایرانیان در زمانی با آنها در تماس بودهاند یا گزارشهایی درباره دارندگان نامهای زبان ایرانی دارند، ثبت کند. این کتاب نامها که نتیجه دههها مطالعه تاریخی و استخراج و جمعآوری آنتروپونیمها از منابع شرقی و غربی و ادبیاتی است که یوستی خوانده و تحلیل کرده است، بنابراین به مجموع تمام نامهای شخصی ثبت شده برای مردم ایرانی تبدیل شد. در واقع این اثر تنها محصول جانبی نوشتن چندین کتاب و مقاله درباره تاریخ ایران بود و شامل تقریباً 4500 نام و 9500 شخص مختلف است که با تمام مدارک و شواهد لازم ارائه شده است. این اثر از تحقیقات تاریخی یوستی ناشی شده است و بنابراین اهمیت زیادی برای بخش پروسوپونوگرافیک دارد. به همین دلیل تعداد زیادی از درختهای خانوادگی خاندانهای اشرافی، سلطنتی و دیگر حتی افسانهای به منظور روشنتر کردن دادههای پروسوپونوگرافیک و ژنتیک در ورودیهای مربوطه اضافه شده است.محدوده وسیع این اثر به همان اندازه شگفتانگیز است که دانش نویسنده از ادبیات و زبانها، که امکان جمعآوری تمام نامهای خاصی که در آن زمان در هر شاخهای از ادبیات ایرانی (اوستایی، فارسی میانه و نو، یا دیگر زبانها) یا فراتر از آن در برخی منابع خارجی (از جمله آشوری، عبری، یونانی، سریانی، ارمنی، گرجی) گزارش شدهاند، را فراهم کرده است. اما یوستی به دنبال کامل بودن تنها در جمعآوری نامهای شخصی نبود، بلکه همچنین در ثبت تمام حاملان مختلف آن نامها که در منابع موجود ذکر شدهاند. به این ترتیب، کتاب نامها یک “آنتروپونامستیک تاریخی” است که در آن تمام آنتروپونیمها بر اساس فرم زبان ایرانی جمعآوری شدهاند و در عین حال یک واژهنامه پروسوپونوگرافی از افراد دارنده این نامها است، بنابراین به نوعی “که بود کی” در میان مردم فارسیزبان است. یوستی در حد امکان هر نام را با قدیمیترین فرم ثبتشده آن نقل کرد. برای آنتروپونیمهای ثبت شده در برخی زبانهای خارجی (با خط و یا زبان) فرم خارجی آنها به عنوان مدخل آورده شده است، مگر آنکه فرم ایرانی اصلی به راحتی قابل شناسایی باشد.
اگرچه آگوست فردریش پات (۱۸۰۲-۱۸۸۷) از مدتها پیش اهمیت جمعآوری و ریشهشناسی نامهای فارسی موجود در نویسندگان یونانی و رومی را شناسایی کرده بود و علاوه بر او، دانشمندانی چون میشل برال (۱۸۳۲-۱۹۱۵)، فیلیپ کایپر (۱۸۵۵-۱۹۲۷) و دیگران مطالعات نامشناسی را دنبال میکردند، اما کار یوستی نخستین خلاصه جامع از تحقیقات نامشناسی در حوزه ایرانشناسی است. به این ترتیب، این اثر به یکی از اجزای مهم نامشناسی هندواروپایی تبدیل شد، زیرا آگوست فیک (۱۸۳۳-۱۹۱۶) سالها پیش اثبات کرده بود که سیستم نامهای شخصی ایرانی در ابتدا با سیستم زبانهای دیگر هندواروپایی باستان یکسان بوده است و همه آنها از زبان مادر هندواروپایی سرچشمه گرفتهاند. فیک همچنین در نقد خود از کتاب نامهای ایرانی یوستی ، شواهد اضافی برای گنجاندن مواد ایرانی در سیستم نامشناسی هندواروپایی ارائه داد.یوستی که خود یک زبانشناس تربیتشده بود، هرجا که پیشنهادی را قطعی یا حداقل بسیار محتمل میدید، یادداشتهای ریشهشناسی اضافه میکرد. با این حال، با توجه به رویکرد عمدتاً پروسوپونوگرافیک یوستی، تفسیر زبانی برای او اهمیت ثانویه داشت. اما دو فهرست مفصل که در صفحات ۴۸۳-۵۲۶ آمدهاند، که یوستی گاهی فقط فرضیات خود را در آنها بیان کرده است، شامل (۱) نامهای مرکب بر اساس عناصر دوم و (۲) فرمهای تکریشه بر اساس پسوندهای اشتقاقی (اغلب دلبری) هستند. این سازماندهی فهرستها راهنمایی اولیه برای تفسیر ریشهشناسی فراهم میآورد و به همین دلیل هنوز هم از نظر زبانی دارای اهمیت است (مراجعه شود به شميت، ۱۹۷۸ که آنها را از طریق فهرستنگاری قابل دسترسی کرده است).
در مقدمه این اثر یوستی برخی مشاهدات عمومیتر در مورد اصول نامگذاری در میان ایرانیان، آداب نامشناسی، انگیزه انتخاب نامهای خاص و موارد مشابه را مطرح کرده است. همچنین مسائل فنیتری مانند نگارش و به تفصیل بیشتر مورفولوژی آنتروپونیمها با نامهای مرکب، نامهای کوتاه، دلبریها و دیگر اشکال نیز در آن بررسی شده است.
یوستی همچنین به اهمیت زبانی نامهای شخصی پی برد، که عمدتاً در دو نکته آشکار میشود: (۱) تداوم استفاده از نامها در طول قرنها و هزارهها (که از آن میتوان نتیجهگیریهای زبانی کرد و تغییرات آوایی را نشان داد) و (۲) بقا نامهای عمومی از دست رفته در قالب آنتروپونیمها (که دایره واژگان مراحل اولیه زبانهای ایرانی را گسترش میدهد).
اگرچه کتاب نامهای ایرانی همچنان یک راهنمای جامع و ضروری است، اما در حال حاضر به دلیل کشف مواد گسترده نامشناسی در قرن بیستم، تا حدی کهنه شده است. بنابراین، یک پروژه بزرگ با همکاریهای متعدد در حال جایگزینی آن است، که به ویژه پروژه وین کتاب نامهای شخصی ایرانی که توسط مانفرد مایرهوفر آغاز شده و توسط مؤسسه مطالعات ایرانی آکادمی علوم اتریش تهیه میشود، در نظر گرفته شده است. از آنجا که تا کنون تنها دو جلد و برخی جزوههای این اثر منتشر شده است، کتاب نامهای ایرانی یوستی در واقع تنها در بخشی کوچک (برای اوستایی و فارسی باستان) جایگزین شده است، در حالی که همچنان برای بخشهای دیگر باید به آن مراجعه کرد. آثار عمده یوستی با تعداد زیادی مقاله و نقد که در مجلات منتشر کرده و همچنین مشارکت در مجموعههای مختلف تکمیل شده است. در اینجا یوستی به عنوان مثال به متون فارسی میانه و افسانههای مهر و سنگنوشتههای فارسی باستان پرداخته و مسئله (که هنوز هم در آن زمان بحثبرانگیز بود) نامهای ماههای فارسی باستان را مورد بررسی قرار داد. با این حال، فهرست کاملی از تمام آثار او هرگز به چاپ نرسیده است.
علاوه بر مطالعات ایرانی، یوستی از بررسی آداب و رسوم و سنتهای سرزمین خود، به ویژه دنیای مردم روستا، لذت میبُرد. در پیادهرویهای طولانی از دوران کودکی، او با مداد رنگی نقاشی کرده و با آبرنگ مناظر و جاذبههای اطراف ماربورگ را کشیده و تمام جنبههای زندگی روستایی، ابزارها و لباسها را به تصویر کشیده است. در آخرین کتاب خود (مراجعه به Justi، ۱۹۰۵)، او آن نقاشیها را منتشر کرده و به شیوهای علمی آنها را تفسیر کرده است و بدین ترتیب تاریخ لباس سنتی را به خوبی نشان داده است. با این کار، تصویری کامل از فولکلور هسۀ آن زمان برای نسلهای آینده حفظ شده است.
لینک گزارش:
https://www.iranicaonline.org/articles/justi-ferdinand-wilhelm-jakob-german-scholar